سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پیوند سبز


لوگوی دوستان


تعداد بازدید

v امروز : 0 بازدید

v دیروز : 1 بازدید

v کل بازدیدها : 5483 بازدید

جستجو در مطالب

مطالب قبلی

86/7/12 :: 2:42 عصر

با سلام

در راستای مسیری که با راه اندازی این وبلاگ در پیش گرفتم و به عنوان اولین مطلب ، می خوام تجربه ای رو که یکی از دوستان از این گونه روابط به دست آورده رو براتون تعریف کنم.شرح جریان رو به صورتی تعریف می کنم که از قول خودش باشه.

اولین بار سال 1380 بود که با اینترنت آشنا شده بودم.اون زمان تازه با  قبولی در رشته مهندسی مکانیک وارد دانشگاه شده بودم.یادم میاد اولین بازخورد من با اینترنت آشنایی با برنامه یاهو مسنجر و خوب بالطبع چت بود.تا اون زمان فقط با اسمش آشنا بودم و چندان تجربه خاصی به غیر از مواردی که به تماشای استفاده بعضی از دوستان می نشستم نداشتم.یه شب یکی از دوستان که به قولی خوره چت بود برای اینکه من رو راه بندازه به خونه ما اومد.برنامه رو روی سیستم نصب کرد و به اصطلاح کانکت شدیم .اول با آی دی خودش اومد بالا . تا وصل شد و لیست دوستانش باز شد از تعجب دهنم باز موند . کلی آی دی که اکثرا هم خانم بودند.من هم بی خبر از همه جا این دوست رو تحسین می کردم که چقدر دوست و آشنا داری بابا!!

خلاصه ، کم کم شروع کردم به چت و با قوانینش آشنا شدم.یه کتاب خریده بودم درباره یاهو مسنجر .یاد اون روزا که میوفتم خندم میگیره.روز و شبم شده بود چت.اولش زیاد نمی تونستم جلب نظر کنم اما کم کم بهتر شدم.با چند نفری دوست شدم و با دادن شماره و گذاشتن قرار ملاقات به دیدنشون می رفتم . خیلی از مواقع چیزی رو که در واقعیت می دیدم با اون تصوری که تا قبل از ملاقات داشتم به کلی فرق می کرد.قیافه ها، شخصیت،نگرش و خلاصه هر چیز که فکرشو بکنی.حتی یه بار بعد از مدتها چت با یه آی دی ، در آخر متوجه شدم ای دل غافل !!این همه مدت با یه آقا چت می کردم که خوب فکر کنم واسه خیلی ها پیش اومده باشه .

این وقایع ادامه داشت تا اینکه به این نتیجه رسیدم که اصلا نباید هویت اصلی خودم رو برای دیگران فاش کنم و با عوض کردن آی دی(البته نه اینکه خودم به جای جنس مخالف جا بزنم) و اسم و خلاصه با دادن اطلاعات نادرست یه برگ برنده داشته باشم.

این برنامه ادامه داشت تا زمانی که لیسانسم رو گرفتم.تو این برهه از زمان دیگه چت برام عادی شده بود .کارشناسی ارشد هم قبول شده بودم و مشغول به کار هم بودم.تو لیست دوستانم یه آی دی بود که تا اون موقع خاموش بود.خیلی وقت بود به جمع دوستانم اضافه شده بود .اما همیشه خاموش.یه شب که در حال گشت و گذار توی اینترنت بودم و مسنجرم هم روشن بود دیدم این آی دی روشن شد.

به رسم عادت دیرینه سلام کردم و احوالش رو پرسیدم اما هیچ جوابی نیومد.چند بار بعد هم همینطور .اصلا جواب نمی داد.دیگه می خواستم پاکش کنم .اما یه شب که سلام کردم دیدم جواب سلام من رو داد.مدت زیادی چت نکرده بودیم که از من خواست که هم دیگه رو ببینیم.اولش شک کردم که ممکن اصلا دختر نباشه .یا اگه هم هست از این دخترای تو خالی هستش.به هر حال  قرار ملاقات رو گذاشتیم .پیش خودم گفتم این هم مثل بقیه .میریم ببینیم چه خبره ؟ روز ملاقات من در نزدیکی های محل ولی یکم دورتر قایم شدم تا ببینم کی میاد اونجا.اما بعد از 15-20 دقیقه انتظار هیچ خبری نشد .دل رو زدم به دریا و رفتم. دو سه دقیقه ای نگذشته بود که دیدم صدای یه خانم میاد که به من سلام میکنه!!

برگشتم و بی مقدمه گفتم : خانم ......؟گفت بله اما جواب سلامتون کجا رفت ؟

ایشون هم چند دقیقه ای مثل من قایم شده بودن تا ببینن سر کار نیستن؟خلاصه چند صباحی با هم دیگه رابطه داشتیم تا اینکه من هویت اصلی خودم رو برای اون خانوم آشکار کردم.وقتی حقایق رو گفتم انتظار داشتم ناراحت بشه و از من جدا بشه . اما وقتی شنید گفت که من هم اون چیزی نیستم که تا حالا بهت گفتم!!!

گفته بود دیپلمه است که تازه اون هم با 3-4 واحد پاس نکرده و منشی یه مطبه . در حالی که لیسانس پرستاری بود و از جایگاه اجتماعی بسیار خوبی هم برخوردار بود . هر دو تامون چند دقیقه ای بهت زده بودیم و بعد کلی خندیدیم.

حالا ما با هم ازدواج کردیم و از زندگیمون هم راضی هستیم .

اصلا به هیچ کس هم راجع به نحوه آشناییمون چیزی نگفتیم . اون هم به خاطر دید منفی بود که در جامعه نسبت به اینجور آشنایی ها وجود داشت و ....

خوب،این یه تجربه از برقراری ارتباط از طریق اینترنت بود . برای دوست من که خوش یمن بود . البته دوستم از من خواست که رازش پیشم محفوظ بمونه . چون که همونطور که گفت هیچ کس حتی خانوادشون از نحوه آشنایی اون و خانومش خبر ندارن . خوب حق هم داره .

البته این جور روابط بسیار حساس هستند .خیلی از ماها سعی می کنیم از اینترنت برای بروز شخصیت دوم و به اصطلاح شخصیتی که توی دنیای واقعی بهش نرسیدیم استفاده کنیم .

امیدورام در ادامه بتونم با کمک شما تجربه های بیشتری رو به دیگران انتقال بدم .منتظر دریافت تجربیاتتون در این زمینه برای انتشار هستم .

به امید دیدار

 


تمامی نوشته های من


منوى اصلى

خانه v
شناسنامه v
پارسی بلاگv
پست الکترونیک v
 RSS  v

درباره خودم

پیوند سبز
یک دوست
درباره خودم؟چیزی ندارم بگم.شما باید بگید

لوگوى وبلاگ

پیوند سبز

وضعیت من در یاهو

یــــاهـو

اوقات شرعی

اشتراک در خبرنامه

 

template designed by Rofouzeh